اوراق قرضه یکی از ابزارهای مالی است که معمولاً توسط دولتها، سازمانها یا سایر نهادها برای جلب منابع مالی از بازار مالی به کار میرود. به طور خلاصه، اوراق قرضه به فروشنده (یا صادر کننده) این امکان را میدهد که وامی از خریدار بگیرد و به او به مدت معینی بهره بپردازد. در پایان مدت، مبلغ اصلی وام نیز به خریدار بازپرداخت میشود.
بیایید برخی از ویژگیها و مفاهیم مرتبط با اوراق قرضه را بررسی کنیم:
نرخ بهره: این نرخی است که صادر کننده اوراق قرضه موظف است به خریداران پرداخت کند. این بهره میتواند ثابت یا متغیر باشد.
سررسید: تاریخی است که صادر کننده موظف به بازپرداخت مبلغ اصلی وام به خریداران است.
صادر کننده: نهادی که اوراق قرضه را منتشر میکند، به منظور جلب منابع مالی.
امتیاز: امتیاز یا رتبه اعتباری نشاندهندهی ریسک پیشآمدهاست. شرکتهای امتیازدهی مانند Moody’s، S&P و Fitch به صادرکنندهها امتیاز میدهند تا سرمایهگذاران بتوانند ریسک مرتبط با سرمایهگذاری در اوراق قرضه مربوطه را سنجیده و تصمیم بگیرند.
قیمت نمایشی و بازاری: قیمت نمایشی مبلغی است که روی ورقه آمده است، اما قیمت بازاری میتواند بیشتر یا کمتر باشد، بسته به شرایط بازار و تقاضا و پیشنهاد.
نوع: برخی اوراق قرضه دارای مشخصات ویژهای هستند، مانند اوراق قرضه بدون بهره یا اوراق قرضه قابل تبدیل.
انواع اوراق قرضه
اوراق قرضه در انواع مختلفی به بازار عرضه میشوند و هر کدام ویژگیها و مزایای خاص خود را دارند. در زیر به برخی از مهمترین انواع اوراق قرضه پرداختهام:
اوراق قرضه دولتی: این نوع اوراق قرضه توسط دولتها صادر میشود. آنها معمولاً به دلیل پشتوانهی مالی دولت به عنوان اوراق قرضه با ریسک پایین محسوب میشوند.
اوراق قرضه شرکتی: این اوراق توسط شرکتها برای تامین مالی صادر میشوند. ریسک آنها معمولاً بیشتر از اوراق قرضه دولتی است و بنابراین نرخ بهره بالاتری دارند.
اوراق قرضه بلندمدت و کوتاه مدت: بر اساس مدت زمان تا سررسید، اوراق قرضه را میتوان به اوراق کوتاه مدت (مانند حوالههای خزانه) و اوراق قرضه بلندمدت (مانند اوراق قرضه دولتی یا شرکتی) تقسیم کرد.
اوراق قرضه قابل تبدیل: این اوراق قرضه امکان تبدیل به سهام شرکت صادر کننده را دارند. سرمایهگذار میتواند تصمیم بگیرد که به جای دریافت مبلغ اصلی، اوراق قرضه خود را به سهام تبدیل کند.
اوراق قرضه بدون بهره (Zero-coupon bonds): این اوراق هیچ بهرهای ندارند و به جای آن با تخفیف نسبت به ارزش نمایشی فروخته میشوند. در زمان سررسید، خریدار مبلغ کامل نمایشی را دریافت میکند.
اوراق قرضه با بهره متغیر: بهره این نوع اوراق قرضه بر اساس نرخهای بازار یا شاخصهای دیگر متغیر است.
اوراق قرضه اموال: این اوراق قرضه توسط داراییهای معینی (مانند وامهای مسکونی) پشتوانه رفته و منابع درآمدی آنها از این داراییها تامین میشود.
این فهرست فقط برخی از انواع اوراق قرضه است و بازار مالی در طول زمان ممکن است انواع جدیدی را معرفی کند. اگر نیاز به اطلاعات بیشتری در مورد هر نوع خاص دارید، لطفاً بگویید.
بازده اوراق قرضه چیست؟
بازده اوراق قرضه نشاندهندهی درآمد کلی است که سرمایهگذار از خرید یک ورقه قرضه میتواند انتظار داشته باشد. بازده را میتوان به دو صورت نرخ بهره نامی و بازده بازاری محاسبه کرد:
نرخ بهره نامی (یا کوپن): این نرخ بهرهای است که بر روی ورقه قرضه ذکر شده و به طور دورهای به خریدار پرداخت میشود. به عنوان مثال، اگر یک ورقه قرضه با ارزش نمایشی 1000 دلار دارای نرخ بهره 5% باشد، سرمایهگذار هر سال 50 دلار بهره دریافت میکند.
بازده بازاری (یا بازده به قیمت): این بازده نشاندهندهی درصدی است که سرمایهگذار بر اساس قیمت بازاری ورقه قرضه و بهرههای آتی میپردازد. بازده بازاری توسط عوامل مختلفی مانند تغییرات در نرخهای بهره بازار، تغییرات در امتیاز اعتباری صادر کننده و دیگر عوامل تأثیر میپذیرد.
محاسبهی بازده بازاری اوراق قرضه معمولاً پیچیدهتر از محاسبهی نرخ بهره نامی است، چرا که باید بهرهها، قیمت بازاری و مدت زمان تا سررسید ورقه را در نظر گرفت.
یک نکته کلیدی در مورد بازده اوراق قرضه این است که وقتی قیمت یک ورقه قرضه در بازار میافتد، بازده بازاری آن افزایش مییابد و بالعکس، وقتی قیمت ورقه قرضه افزایش مییابد، بازده بازاری آن کاهش مییابد.
.
رابطه بین بازده اوراق قرضه و قیمت اوراق
رابطه بین بازده و قیمت اوراق قرضه اغلب رابطهای معکوس است. برای درک بهتر این رابطه، به نکات زیر توجه کنید:
افزایش بازده، کاهش قیمت: وقتی بازده اوراق قرضه در بازار افزایش مییابد (ممکن است به دلیل تغییرات در نرخ بهره مرکز بانک یا تغییرات در ریسک مرتبط با اوراق قرضه باشد)، قیمت اوراق قرضه موجود در بازار کاهش مییابد. دلیل این امر این است که اوراق قرضه با نرخ بهره قدیمی (کمتر) نسبت به این اوراق با نرخ بهره جدید (بیشتر) کمتر جذاب میشوند.
کاهش بازده، افزایش قیمت: در طرف مقابل، وقتی بازده اوراق قرضه در بازار کاهش مییابد، قیمت اوراق قرضه افزایش مییابد. در این حالت، این اوراق با نرخ بهره قدیمی (بیشتر) جذابتر از این اوراق با نرخ بهره جدید (کمتر) میشوند.
دلیل منطقی: برای فهم بهتر، فرض کنید یک ورقه قرضه با نرخ بهره 5% وجود دارد. اگر نرخ بهره بازار به 6% افزایش یابد، یک ورقه قرضه جدید با این نرخ بهره جذابتر از ورقه قرضه قدیمی با نرخ بهره 5% خواهد بود. بنابراین، تا زمانی که قیمت ورقه قرضه قدیمی کاهش نیابد (و در نتیجه بازده آن افزایش یابد) تا با ورقه قرضه جدید رقابت کند، خریداران به ورقه قرضه جدید ترجیح خواهند داد.
این رابطه معکوس میان بازده و قیمت از جمله اصول پایهای در بازار اوراق قرضه است و برای سرمایهگذاران حرفهای و آنالیزهای بازار مهم است.
بازده تا سررسید (Yield to Maturity-YTM)
بازده تا سررسید یا “Yield to Maturity” (YTM) یکی از معیارهای مهم در بازار اوراق قرضه است. این معیار نشاندهندهی بازده کلی یک ورقه قرضه است، به شرطی که سرمایهگذار آن را تا تاریخ سررسید نگه دارد.
YTM شامل عوامل زیر است:
بهرههای دریافتی: مبلغی که سرمایهگذار به طور دورهای (معمولاً به صورت نیمه سالانه یا سالانه) به عنوان بهره دریافت میکند.
تغییرات در قیمت ورقه: این تغییر میتواند ناشی از فروش ورقه قبل از سررسید یا در تاریخ سررسید باشد. این تغییر قیمت در محاسبه YTM لحاظ میشود.
برای محاسبه YTM، باید تمام جریانهای نقدی آتی از ورقه قرضه (شامل بهرهها و اصل ورقه در تاریخ سررسید) را با استفاده از نرخ بازده مورد نظر دیسکانت کنید تا مجموع این مقادیر معادل قیمت بازاری ورقه قرضه باشد.
محاسبه YTM به صورت دستی یک فرآیند تکراری است و به طور معمول با استفاده از ماشینهای حساب مالی یا نرمافزارهای مالی مانند Excel انجام میشود.
YTM یک ابزار مفید برای مقایسه اوراق قرضه با نرخهای بهره مختلف و مدتهای متفاوت است. همچنین، سرمایهگذاران از YTM برای تعیین اینکه آیا یک ورقه قرضه با توجه به ریسکهای مرتبط با آن مقرون به صرفه است یا خیر، استفاده میکنند.
بازده معادل اوراق قرضه یا “Bond Equivalent Yield” (BEY) معیاری است که برای مقایسه بازده اوراق قرضه با مدتهای مختلف، و به ویژه برای مقایسه اوراق قرضه با بازدههای دورهای کوتاهتر (مانند اوراق قرضه با بازده نیمه سالانه) با اوراق قرضه با بازدههای سالانه استفاده میشود.
وقتی یک ورقه قرضه بازده نیمهسالانه دارد، BEY کمک میکند تا بازده معادل سالانه را محاسبه کنید، که این به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا بازده اوراق قرضه را با دیگر ابزارهای سرمایهگذاری که بازده سالانه دارند، مقایسه کنند.
در نهایت، BEY به سرمایهگذاران کمک میکند تا بازدههای مختلف را در یک پایه استاندارد مقایسه کنند.
بازده موثر سالانه(Effective Annual Yield-EAY)
بازده موثر سالانه یا “Effective Annual Yield” (EAY) نشاندهنده بازده واقعی یک سرمایهگذاری در طول یک سال است، با در نظر گرفتن تأثیر ترکیبیسازی بهره. EAY به ویژه وقتی مهم میشود که بهرهها به صورت فرکانسهای مختلف (روزانه، ماهانه، نیمهسالانه و غیره) ترکیب میشوند.
EAY به سرمایهگذاران کمک میکند تا بازدههای مختلف با فرکانسهای متفاوت ترکیبسازی را در یک پایه استاندارد مقایسه کنند. این به آنها امکان میدهد تا با دقت بیشتری تصمیم بگیرند که کدام سرمایهگذاری برای آنها مناسبتر است.
پیچیدگیهای محاسبه بازده اوراق قرضه
محاسبه بازده اوراق قرضه، به خصوص وقتی به دنبال محاسبهی بازده تا سررسید (YTM) هستید، میتواند دچار پیچیدگیهای مختلف شود. در اینجا به برخی از پیچیدگیهای مرتبط با این موضوع اشاره میشود:
محاسبات تکراری: YTM نمیتواند به صورت مستقیم یا با استفاده از فرمول سادهای محاسبه شود. به طور معمول از روش تکراری استفاده میشود (مانند روش نیوتن-رفسون) تا YTM مناسب یافت شود.
پرداختهای متفاوت: اگر اوراق قرضه پرداختهای نامنظم یا به مقادیر متفاوت داشته باشند، محاسبه YTM میتواند بسیار پیچیدهتر شود.
ترکیبسازی بهره: باید تصمیم گیرید که چگونه بهره را ترکیب میکنید (روزانه، ماهانه، نیمهسالانه و غیره)، که این تصمیم میتواند تأثیر زیادی بر بازده محاسبه شده داشته باشد.
قیمتگذاری بین تاریخها: اگر اوراق قرضه بین تاریخهای پرداخت بهره خریداری شوند، باید بهره میان دورهای را در نظر گرفت و این موضوع میتواند محاسبات را پیچیدهتر کند.
تغییرات نرخ بهره در بازار: بازده یک ورقه قرضه ممکن است به دلیل تغییرات نرخ بهره در بازار تغییر کند، و این تغییرات میتواند محاسبه بازده را پیچیدهتر کند.
پیشپرداخت و اختیار فراخوانی: برخی اوراق قرضه دارای اختیار پیشپرداخت یا فراخوانی هستند، که به معنی این است که صادرکننده میتواند قبل از تاریخ سررسید اصلی ورقه را بازپرداخت کند. این ویژگی میتواند محاسبه بازده را پیچیدهتر کند.
مالیات و هزینهها: هزینههای مرتبط با خرید و فروش و همچنین تأثیر مالیات بر درآمد نیز باید در نظر گرفته شود که میتواند بر بازده خالص تأثیر بگذارد.
با وجود این پیچیدگیها، با استفاده از نرمافزارها و ابزارهای مالی مدرن، محاسبه بازده اوراق قرضه به صورت خودکار و دقیق انجام میشود. ولی برای افرادی که به دنبال درک عمیقتر از این موضوع هستند، لازم است که با تمام جوانب مرتبط با این موضوع آشنا باشند.
سرمایهگذاران چگونه از بازده اوراق استفاده میکنند؟
سرمایهگذاران از بازده اوراق قرضه به چندین روش و به دلایل متنوع استفاده میکنند:
ارزیابی و مقایسه: با استفاده از بازده، سرمایهگذاران میتوانند اوراق قرضه مختلف را با یکدیگر یا با دیگر انواع ابزار مالی مقایسه کنند. این کمک میکند تا تصمیم بگیرند که کدام سرمایهگذاری مناسبتر است.
پیشبینی عواید آتی: با مطالعه بازدههای اوراق قرضه در گذشته، سرمایهگذاران میتوانند بهتر پیشبینی کنند که چه نوع بازدهی را میتوانند از سرمایهگذاری خود انتظار داشته باشند.
تعیین ریسک: بازده اوراق قرضه میتواند نشاندهنده ریسک مرتبط با آن ورقه باشد. به طور کلی، بازده بالاتر نشاندهنده ریسک بیشتر است، چرا که سرمایهگذاران به دنبال بازده بالاتری هستند وقتی ریسک بیشتری را قبول میکنند.
ترکیب پرتفوی: با دانستن بازده و ریسک اوراق قرضه، سرمایهگذاران میتوانند پرتفوی سرمایهگذاری خود را به طور موثر ترکیب کنند، به نحوی که هم بازده مطلوب و هم ریسک معقولی داشته باشند.
استراتژی هدفمند: سرمایهگذارانی که به دنبال یک درآمد ثابت هستند، ممکن است از اوراق قرضه با بازده مشخص و پرداختهای بهره منظم استفاده کنند.
حفاظت در برابر واریانس بازار: در زمانهایی که بازار سهام ناپایدار است یا به نظر میرسد که در معرض ریسک است، بسیاری از سرمایهگذاران به اوراق قرضه پناه میبرند به عنوان یک فعالیت مالی نسبتاً امن.
تکمیل سرمایهگذاری: اوراق قرضه میتوانند به عنوان یک جزء از یک استراتژی سرمایهگذاری چندگانه استفاده شوند، که کمک میکند ریسک کلی پرتفوی را کاهش دهد.
در نهایت، سرمایهگذاران از بازده اوراق به عنوان یک ابزار برای ارزیابی، مقایسه و تصمیمگیری استفاده میکنند، و با توجه به نیازها و اهداف خود، استراتژیهای سرمایهگذاری مختلفی را پیادهسازی میکنند.
اوراق قرضه آمریکا
اوراق آمریکا، که به طور عمده توسط دولت فدرال آمریکا صادر میشوند، از جمله مهمترین و پرحجمترین ابزارهای مالی در بازار جهانی هستند. این اوراق قرضه به دلیل اعتبار بالای دولت آمریکا به عنوان صادرکننده، به عنوان اوراق با ریسک پایین شناخته میشوند.
انواع اوراق قرضه دولتی آمریکا:
گنجنامهها (Treasury Bills): این اوراق قرضه بدون بهره هستند و با تخفیف نسبت به ارزش نامی خود به فروش میرسند. آنها معمولاً به مدتهای کوتاه مانند چند ماه صادر میشوند.
گواهینامه بهرهبری (Treasury Notes): این اوراق قرضه با مدتزمان متوسط (مانند 2، 5، 10 سال) صادر میشوند. بهره به طور نیمهسالانه پرداخت میشود.
گواهینامه بدهی (Treasury Bonds): این اوراق قرضه با مدتزمان بلندتر (مثل 30 سال) صادر میشوند و به طور مشابه با گواهینامه بهرهبری، بهرهها نیمهسالانه پرداخت میشوند.
گواهینامه نقدی حفاظت شده از تورم (TIPS – Treasury Inflation Protected Securities): این نوع از اوراق آمریکا از تورم حفاظت میکند. ارزش اصلی این اوراق با نرخ تورم تعدیل میشود، که باعث میشود سرمایهگذاران از خرید قدرت خود در برابر تورم محافظت شوند.
گواهینامه نقدی فدرال (Federal Agency Securities): این اوراق توسط نهادهای فدرالی مانند Freddie Mac و Fannie Mae صادر میشوند، نه دولت فدرال. اگرچه این اوراق به طور مستقیم توسط دولت آمریکا تضمین نمیشوند، ولی بازار به آنها به عنوان ابزارهایی با ریسک پایین نگاه میکند.
بازار این اوراق دولتی آمریکا به دلیل حجم بالا، نقش حیاتی در اقتصاد جهانی و استفاده گستردهی آن توسط سرمایهگذاران، بانکها، نهادها و دولتهای دیگر، از اهمیت بسزایی برخوردار است. همچنین، نرخ بهره این اوراق میتواند به عنوان نشانگری از وضعیت اقتصادی و نگرانیها یا اطمینان بازار نسبت به آینده استفاده شود.
نسبت تقاضا به عرضه (bid to cover ratio) – BTC
نسبت تقاضا به عرضه (Bid to Cover Ratio – BTC) یک نشانگر است که در حین مزایدات اوراق، به ویژه آنهایی که توسط دولتها صادر میشوند، استفاده میشود. این نسبت نشاندهنده تقاضای کلی برای یک محصول مالی است در مقابل مقداری که واقعاً به فروش میرسد.
مقدار کلیه تقاضا
فرمول محاسبه:
مقدار ارائه شده
BTC=
15 میلیارد دلار
برای مثال، اگر در یک مزایده این اوراق دولتی، 5 میلیارد دلار از این اوراق برای فروش وجود داشته باشد و تقاضای کلی 15 میلیارد دلار باشد، نسبت BTC به صورت زیر محاسبه میشود:
5 میلیارد دلار
BTC=
این به این معناست که برای هر دلار از اوراق قرضهای که به فروش میرسد، تقاضای 3 دلار وجود دارد.
وقتی BTC بالاست، این نشاندهنده علاقه زیاد سرمایهگذاران به خرید اوراق است، که نشانگر اطمینان به اوراق یا ریسک پایین آن است. وقتی BTC پایین است، این میتواند نشاندهنده کمتر شدن علاقه یا نگرانیهای بازار باشد.
آیا خرید اوراق قرضه دارای ریسک است!؟
بله، خرید اوراق دارای ریسکهای خاص خود است، همچون سایر ابزارهای مالی. البته در مقایسه با برخی دیگر از ابزارهای مالی مانند سهام، این اوراق به طور کلی به عنوان ابزارهایی با ریسک کمتر شناخته میشوند. اما این به این معنی نیست که آنها بدون ریسک باشند. در زیر به برخی از ریسکهای مرتبط با این اوراق اشاره شده است:
ریسک بهره: وقتی نرخ بهرهها در بازار افزایش مییابد، قیمت این اوراق معمولاً کاهش مییابد. بالعکس، وقتی نرخ بهرهها کاهش مییابد، قیمت این اوراق افزایش مییابد.
ریسک اصلی: این ریسک به احتمال عدم پرداخت بهره و یا اصل سرمایه توسط صادر کننده این اوراق اشاره دارد. در صورتی که صادرکننده نتواند موعد مقرر بهره یا اصلی را پرداخت کند، سرمایهگذار ممکن است زیان ببیند.
ریسک بازار: با تغییرات در شرایط بازار، ممکن است تقاضا برای اوراق قرضه کاهش یابد، که باعث کاهش قیمت این اوراق و زیان برای سرمایهگذار میشود.
ریسک تورم: در صورت افزایش تورم، قدرت خرید پول پسانداز شده از بهره اوراق کاهش مییابد. اوراق قرضهای که حفاظت از تورم ندارند، در مقابل این ریسک حساستر هستند.
ریسک بازپرداخت زودهنگام: برخی از این اوراق اجازه میدهند تا صادر کننده قبل از سررسید، اصل را بازپرداخت کند. در چنین مواردی، سرمایهگذار ممکن است از بهرههای متوقع خود محروم شود.
ریسک بازارپذیری: برخی از این اوراق ممکن است به راحتی قابل فروش نباشند، به ویژه اگر در بازار ثانویه آنها تقاضای کمی وجود داشته باشد.
ریسک نرخ ارز: برای سرمایهگذارانی که اوراق قرضهای را خریداری میکنند که در ارزهای دیگر از ارز ملی آنها صادر شده است، ریسک نوسانات نرخ ارز وجود دارد.
با وجود این ریسکها، بسیاری از سرمایهگذاران اوراق را به عنوان یک راه برای تعادل بخشیدن به پرتفوی خود و کاهش ریسک کلی استفاده میکنند.
منحنی بازده (Yield Curve) چیست؟
منحنی بازده یا “Yield Curve” یک نمودار است که بازدههای اوراق قرضه با مدت زمان مختلف سررسید را نشان میدهد. در این نمودار، محور افقی نشاندهنده مدت زمان تا سررسید است و محور عمودی نشاندهنده بازده یا نرخ بهره است.
منحنی بازده میتواند در مواقع مختلف به سه شکل اصلی باشد:
منحنی بازده صعودی (یا نرمال): در این حالت، با افزایش مدت زمان تا سررسید، بازده اوراق افزایش مییابد. این به این معناست که سرمایهگذاران برای گذاشتن پول خود به مدت زمان طولانیتر، بهره بیشتری میخواهند.
منحنی بازده نزولی (یا معکوس): در این حالت، با افزایش مدت زمان تا سررسید، بازده اوراق کاهش مییابد. این معمولاً در زمانهایی رخ میدهد که بازار انتظار کاهش نرخ بهرهها در آینده را دارد یا نگرانیها در مورد آینده اقتصادی وجود دارد.
منحنی بازده فلت (یا مسطح): در این حالت، بازده برای تمام مدتهای مختلف تا سررسید تقریباً یکسان است. این میتواند نشاندهنده یک دوره انتقالی یا نامطمئن در بازار باشد.
منحنی بازده ابزاری است که برای ارزیابی توقعات بازار نسبت به تغییرات آتی نرخ بهره، نگرانیها و اطمینانهای مربوط به اقتصاد، و جریانهای نقدی آتی استفاده میشود. برخی از اقتصاددانان و سرمایهگذاران به منحنی بازده به عنوان یک نشانگر پیشبینی برای تغییرات اقتصادی نگاه میکنند، اگرچه همیشه دقیق نیست.
عوامل موثر بر منحنی بازده
منحنی بازده تحت تأثیر مجموعهای از عوامل اقتصادی و مالی قرار دارد که هر یک از آنها میتواند تأثیر قابل توجهی بر شکل و موقعیت منحنی داشته باشد. در زیر برخی از این عوامل را مورد بررسی قرار میدهیم:
توقعات نسبت به نرخ بهرهها: اگر بازار انتظار داشته باشد که نرخ بهرهها در آینده افزایش یابد، منحنی بازده ممکن است شیب بیشتری به سمت بالا داشته باشد.
تقاضا و عرضه: تغییرات در تقاضا و عرضه برای اوراق با مدتهای مختلف میتواند منحنی بازده را تغییر دهد.
تورم و توقعات تورم: تورم و توقعات مرتبط با آن یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر نرخ بهرهها است.
سیاستهای بانک مرکزی: بانک مرکزی، با تغییر نرخ بهره پایه و ابزارهای دیگر، میتواند تأثیر مستقیم بر منحنی بازده داشته باشد.
تفاوت در ریسک اوراق قرضه: این اوراق با مدت زمانهای مختلف ممکن است دارای ریسکهای متفاوت باشند، و این تفاوت میتواند تأثیر بر بازدهها داشته باشد.
جریانهای خارجی سرمایه: سرمایهگذاران بینالمللی ممکن است با توجه به تغییرات در نرخ بهرهها یا ریسکهای مرتبط با کشورهای مختلف، جریانهای خود را تغییر دهند، که این موضوع میتواند منحنی بازده را تأثیر بزند.
وضعیت اقتصاد کلان: وضعیت اقتصادی، مانند رشد اقتصادی یا بحرانها، میتواند بر توقعات نسبت به نرخ بهره و در نتیجه منحنی بازده تأثیر بگذارد.
اختلافات مدت زمان تقاضا و عرضه: برخی از زمانها ممکن است تقاضا برای این اوراق با مدتهای کوتاه بیشتر باشد در حالی که در زمانهای دیگر تقاضا برای مدتهای طولانیتر بیشتر است.
این فقط چند مورد از موارد زیادی است که میتوانند بر منحنی بازده تأثیر بگذارند. تفسیر منحنی بازده و درک چگونگی تأثیر این عوامل بر آن یکی از مهارتهای کلیدی برای سرمایهگذاران و مدیران مالی است.
اهمیت منحنی بازده در چیست؟
منحنی بازده اهمیت قابل توجهی در موارد زیر دارد:
پیشبینی رکود یا رشد اقتصادی: منحنی بازده نزولی ممکن است نشاندهنده یک رکود اقتصادی آتی باشد، در حالی که منحنی با شیب مثبت معمولاً نشاندهنده رشد اقتصادی است.
ارزیابی سیاستهای بانک مرکزی: منحنی میتواند نشاندهنده تأثیرات سیاستهای پولی بانک مرکزی و توقعات بازار نسبت به تغییرات آتی در سیاستهای پولی باشد.
تصمیمگیری سرمایهگذاری: برای سرمایهگذاران، منحنی بازده میتواند در تصمیمگیری در مورد انتخاب این اوراق با مدتهای مختلف و برآورد ریسک به کمک آید.
بررسی توازن ریسک و بازده: با توجه به منحنی بازده، سرمایهگذاران میتوانند تصمیم بگیرند که آیا بازده ارائه شده توسط اوراق با مدت زمان معین به اندازه کافی برای جبران ریسک آنها است یا خیر.
ارزیابی توقعات تورم: تغییرات در منحنی بازده میتواند نشاندهنده توقعات بازار نسبت به تورم یا دفع تورم در آینده باشد.
به طور کلی، منحنی بازده به عنوان یک ابزار ارزیابی و تحلیل اقتصاد ماکرو، نرخ بهرهها، سیاستهای پولی، و توقعات بازار دارای اهمیت است و میتواند اطلاعات ارزشمندی برای سرمایهگذاران، مدیران مالی، و مسئولین سیاستگذاری ارائه دهد.
رابطه بین اوراق قرضه و تورم
این اوراق و تورم یک رابطه مستقیم و تأثیرگذار با یکدیگر دارند. برای درک بهتر این رابطه، موارد زیر را بررسی میکنیم:
کاهش قدرت خرید: تورم باعث میشود قدرت خرید پول در آینده کاهش یابد. پس اگر یک سرمایهگذار اوراق قرضهای خریده و تورم افزایش یابد، مقدار واقعی پولی که در آینده دریافت میکند کاهش مییابد.
افزایش نرخ بهره: با افزایش تورم، بانکها ممکن است نرخ بهره را بالا ببرند تا تورم را کنترل کنند. افزایش نرخ بهره میتواند باعث کاهش قیمت اوراق قرضه شود.
توقعات تورم: اگر سرمایهگذاران انتظار داشته باشند که تورم در آینده افزایش یابد، آنها ممکن است به دنبال بازده بیشتری از اوراق قرضه باشند تا از خود محافظت کنند.
افزایش بازده واقعی: بازده واقعی یک سرمایه از بازده نامینال منهای نرخ تورم به دست میآید. در شرایط تورم بالا، سرمایهگذاران به دنبال بازده نامینال بالاتری خواهند بود تا بازده واقعی مطلوبی را حفظ کنند.
ریسک تورم: برخی از اوراق قرضه، مانند اوراق محافظت شده از تورم (TIPS) در آمریکا، ویژگیهای خاصی دارند که به سرمایهگذاران در مقابل تورم محافظت میکند.
جابجایی به داراییهای دیگر: در شرایط تورم بالا، برخی سرمایهگذاران ممکن است ترجیح دهند به جای خرید اوراق به داراییهای دیگر مانند طلا یا املاک سرمایهگذاری کنند.
در نتیجه، تورم میتواند تأثیر قابل توجهی بر بازار اوراق قرضه داشته باشد، و در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری، در نظر گرفته شود.
بازده اوراق خزانه چگونه بر ارزها تاثیر میگذارد؟
بازده اوراق، به ویژه در کشورهای بزرگ مانند ایالات متحده، میتواند تاثیر معنیداری بر ارزهای جهانی داشته باشد. در زیر برخی از روشهایی که بازده اوراق خزانه میتواند بر ارزها تاثیر گذارد آورده شده است:
جذب سرمایه: زمانی که بازده اوراق یک کشور افزایش مییابد، سرمایهگذاران بینالمللی ممکن است به دنبال بازده بالاتر به آن کشور جلب شوند. این موجب افزایش تقاضا برای ارز آن کشور و در نتیجه قویتر شدن آن ارز میشود.
سیاستهای پولی: بازده این اوراق ممکن است نشاندهنده تغییرات در سیاستهای پولی یک کشور باشد. به عنوان مثال، اگر بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش دهد، بازده اوراق نیز معمولاً افزایش مییابد. نرخ بهره بالاتر میتواند ارز یک کشور را قویتر کند.
ریسک کشور: اگر بازده اوراق خزانه به شدت افزایش یابد، ممکن است نشاندهنده افزایش درک ریسک اقتصادی یا سیاسی یک کشور باشد. در این شرایط، سرمایهگذاران ممکن است از ارز آن کشور فرار کنند، که این امر میتواند به ضعف ارز منجر شود.
توقعات تورم: اگر بازده اوراق خزانه افزایش یابد به دلیل توقعات تورم بالاتر، این میتواند نشاندهنده ضعف اقتصادی و ضعف ارز باشد.
تجارت و جریان مالی: بازدههای بالا ممکن است سرمایهگذاران را ترغیب کند به سمت اوراق خزانه با بازده بالاتر حرکت کنند، این امر میتواند باعث افزایش تقاضا برای ارز کشور میزبان شود و ارزش آن را افزایش دهد.
در نهایت، بازده این اوراق یکی از عوامل مؤثر در بازارهای ارز است و میتواند به شکل معنیداری روند ارزها را هدایت کند.
استفاده از اسپرد اوراق قرضه و تفاوت نرخ بهره در معاملات
اسپرد اوراق قرضه (Bond Spread) نشاندهنده تفاوت بازده بین دو نوع اوراق قرضه است. به طور معمول، این تفاوت بازده بین یک سند مرجع (معمولاً این اوراق دولتی با ریسک پایین) و یک سند دیگر که ممکن است ریسک بالاتری داشته باشد (مانند اوراق شرکتی) محاسبه میشود.
استفاده از اسپرد اوراق قرضه:
تعیین ریسک: افزایش اسپرد نشاندهنده افزایش درک ریسک مرتبط با اوراق قرضه خاص است. برعکس، کاهش اسپرد نشاندهنده کاهش درک ریسک است.
ارزیابی فرصتهای سرمایهگذاری: با توجه به اسپرد، سرمایهگذاران میتوانند تصمیم بگیرند که آیا بازده بیشتر ارائه شده توسط یک سند خاص نسبت به ریسک اضافی قابل قبول است یا خیر.
استراتژیهای معاملاتی: برخی سرمایهگذاران ممکن است از اسپردها برای تصمیمگیری در مورد خرید یا فروش اوراق استفاده کنند.
تحلیل بازار: تغییرات در اسپردها میتواند نشاندهنده تغییر در توقعات بازار، سیاستهای پولی یا شرایط اقتصادی ماکرو باشد.
تفاوت نرخ بهره در معاملات:
وقتی صحبت از تفاوت نرخ بهره در معاملات میشود، اغلب به تفاوت بین نرخ بهره واقعی (که با توجه به تورم تعدیل شده است) و نرخ بهره نامینال (که شامل تورم نیست) اشاره داریم.
نرخ بهره نامینال: این نرخ بدون در نظر گرفتن تورم است و معمولاً در قراردادهای اوراق آمده است.
نرخ بهره واقعی: این نرخ پس از کسر تورم از نرخ بهره نامینال به دست میآید. اگر تورم مثبت باشد، نرخ بهره واقعی کمتر از نرخ بهره نامینال خواهد بود.
به طور کلی، توجه به اسپردها و تفاوتهای نرخ بهره در معاملات میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا بهترین تصمیمات را بگیرند و ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاریهای خود را مدیریت کنند